• فهرست مقالات بلورینگی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - اندازه گیری بلورینگی پلیمرها توسط گرماسنج روبشی تفاضلی
        مینا علیزاده اقدم
        گرماسنج روبشی تفاضلی (DSC) به طور گسترده برای تعیین بلورینگی پلیمرهای نیمه بلورین به کار می رود. گرمای ذوب نمونه پلیمری معمولاً با اندازه گیری مساحت بین منحنی گرماگیر ذوب و خط پایه که به صورت دلخواه و خطی از ابتدا تا پایان منحنی ذوب ترسیم می شود، محاسبه می شود. خط پایه چکیده کامل
        گرماسنج روبشی تفاضلی (DSC) به طور گسترده برای تعیین بلورینگی پلیمرهای نیمه بلورین به کار می رود. گرمای ذوب نمونه پلیمری معمولاً با اندازه گیری مساحت بین منحنی گرماگیر ذوب و خط پایه که به صورت دلخواه و خطی از ابتدا تا پایان منحنی ذوب ترسیم می شود، محاسبه می شود. خط پایه ای که به این صورت تعیین می شود، مفهوم فیزیکی ندارد. خط پایه صحیح در واقع همان ظرفیت حرارتی نمونه نیمه بلورین است که هم با افزایش دما و هم با تغییر بلورینگی تغییر می کند و نمی تواند خطی باشد. لذا در اغلب موارد، نتایج بستگی زیادی به تخمین کاربر از خط پایه صحیح دارد. از مقایسه آنتالپی یا گرمای ذوب اندازه گیری شده با گرمای ذوب پلیمر کاملاً بلورین، درجه بلورینگی نمونه تعیین می شود. باید توجه کرد که آنتالپی، کمیتی وابسته به دما است. ذوب بخش های بلورین نمونه پلیمری در دماهایی متفاوت و پایین تر از دمای ذوب پلیمر کاملاً بلورین انجام می شود. به این ترتیب، مقایسه آنتالپی ذوب نمونه نیمه بلورین و کاملاً بلورین که در دماهای مختلفی تعیین شده اند، صحیح نیست. در این کار، نحوه تعیین یک خط پایه صحیح برای منحنی گرماگیر ذوب در نمودار حرارت دهی DSC و نیز تابعیت دمایی آنتالپی ذوب مورد بررسی قرار می گیرد که منجر به تعیین دقیق تر بلورینگی و تابعیت دمایی آن می شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - اندازه‌گیری بلورینگی پلیمرها توسط گرماسنج روبشی تفاضلی (2)
        مینا علیزاده اقدم
        گرماسنج روبشی تفاضلی (DSC) به‌طور گسترده برای تعیین بلورینگی پلیمرهای نیمه‌بلورین به کار می‌رود. در مدل دوفازی از مقایسه آنتالپی یا گرمای ذوب اندازه‌گیری شده با گرمای ذوب پلیمر کاملاً بلورین، درجه بلورینگی نمونه تعیین می‌شود. گرمای ذوب نمونه پلیمری با اندازه‌گیری مساحت چکیده کامل
        گرماسنج روبشی تفاضلی (DSC) به‌طور گسترده برای تعیین بلورینگی پلیمرهای نیمه‌بلورین به کار می‌رود. در مدل دوفازی از مقایسه آنتالپی یا گرمای ذوب اندازه‌گیری شده با گرمای ذوب پلیمر کاملاً بلورین، درجه بلورینگی نمونه تعیین می‌شود. گرمای ذوب نمونه پلیمری با اندازه‌گیری مساحت بین منحنی گرماگیر ذوب و خط پایه محاسبه می‌شود. در مسیر واقعی فرایند ذوب، خط پایه صحیح در واقع همان ظرفیت حرارتی پلیمر نیمه‌بلورین است که هم با افزایش دما و هم با تغییر بلورینگی تغییر می‌کند و تعیین آن دشوار است. از آنجا که آنتالپی کمیتی تابع حالت و مستقل از مسیر فرایند است، به جای مسیر اصلی فرایند که در آن افزایش دما و ذوب ماده پلیمری همزمان صورت می‌گیرد، می‌توان دو مسیر جایگزین طراحی کرد که محاسبه آنتالپی آن‌ها آسان‌تر است. در این مسیرهای جایگزین، که در این کار مورد بررسی قرار می‌گیرند، دو مرحله افزایش دما و ذوب از یکدیگر تفکیک می‌شوند. لذا فرض می‌شود که ابتدا در دمای ثابت، ذوب کامل پلیمر نیمه‌بلورین صورت گرفته و سپس دمای مذاب افزایش می‌یابد، یا ابتدا افزایش دمای پلیمر نیمه‌بلورین (بدون ذوب شدن) رخ داده و سپس ذوب آن در دمای ثابت صورت می‌گیرد. در نهایت تأثیر منطقه بین سطحی بلور-آمورف و وجود نقص در ساختار بلور، که در مدل دوفازی نادیده گرفته می‌شود، در مقدار آنتالپی ذوب و محاسبه بلورینگی مورد بررسی قرار می‌گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی ویژگیهای ساختاری واکس های پلی اتیلن با طیف سنجی مادون قرمز
        مینا علیزاده اقدم
        واکس¬های پلی¬اتین، اولیگومرهای اتیلن هستند که به دلیل خواص منحصربه¬فرد مانند بلورینگی بالا، خطی بودن و حلالیت کم در حلال¬ها در صنایع مختلفی از جمله الکتروتکنیک، لاستیک، نساجی، تولید کودها و ...کاربرد دارند. طیف¬سنجی مادون قرمز (FTIR) یک آزمون ساده و رایج در شناسایی ویژگ چکیده کامل
        واکس¬های پلی¬اتین، اولیگومرهای اتیلن هستند که به دلیل خواص منحصربه¬فرد مانند بلورینگی بالا، خطی بودن و حلالیت کم در حلال¬ها در صنایع مختلفی از جمله الکتروتکنیک، لاستیک، نساجی، تولید کودها و ...کاربرد دارند. طیف¬سنجی مادون قرمز (FTIR) یک آزمون ساده و رایج در شناسایی ویژگیهای شیمیایی و فیزیکی پلی¬اتیلن مانند تعیین ساختار، ترکیب شیمیایی و بلورینگی می¬باشد. خواص فیزیکی یک واکس پلی¬¬اتیلن وابستگی زیادی به میزان شاخه¬ای بودن آن دارد. باند جذب در cm-1 1378 که مربوط به ارتعاشات تغییر شکل متقارن گروه¬های متیل است، برای تعیین تعداد شاخه¬ها و ارتعاشات راکینگ گروه متیل در ناحیه cm-1 1200-800 و متیلن در ناحیه cm-1 770-720 برای شناسایی نوع شاخه¬ها استفاده می¬شود. جذب پیوندهای غیر اشباع وینیل، ترانس¬وینیلن و وینیلیدن و نیز گروه¬های کربونیل که به واسطه اکسیداسیون واکس پلی¬اتیلن در ساختار آن وارد می¬شوند، بررسی شد. با تعیین ضریب جذب یا جذب مولی، ارتباط مقدار جذب با تعداد گونه¬های جذب کننده، طبق قانون بیر-لامبرت مورد مطالعه قرار گرفت. برخی روابط تجربی نیز بر مبنای طیف سنجی رزونانس مغناطیسی هسته به منظور برقراری این ارتباط معرفی شدند. همچنین، ارزیابی بلورینگی واکس با جداسازی جذب دوگانه در محدوده cm-1 730-720 (مربوط به ارتعاشات راکینگ متیلن) به جذب¬های مربوط به ناحیه بلورین و آمورف انجام شد. پرونده مقاله